سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تعلیم وتربیت

چگونه توانستم استرس را در زینب کاهش دهم ؟

      (( ماسپاس گذار معلمانی هستیم که اندیشیدن را به ما آموختند نه اندیشه ها را ...........))
                 موضوع:چگونه توانستم استرس را در زینب کاهش دهم؟
 
 کلید واژه:استرس،کلاس     
                         بیان مسئله  و توصیف وضعیت موجود
.کلاس مورد نظر من 30 نفر دانش آموز دارد.از زمانی که من دراین کلاس تدریس می کنم حالت رفتاری یکی از دانش آموزانم باعث شده که من بیشتر به او توجه کنم به طوری که حتی بعضی از مواقع مدت ها رفتار او با دوستان و هم کلاسه هایش را زیر نظر می گیرم.تا بتوانم با او راحت تر ارتباط برقرار کنم.زینب از زمانی که وارد کلاس می شود تا وقتی بیرون می رود با خود  در گیر است گویی کسانی که در اطراف او هستند تاثیری بر او  ندارند و نسبت به محیط بی توجه است.در زمان درس پرسیدن به وضوح نمی تواند مطالب را بیان نماید.مخصوصا اگر اولین نفر باشد در بحث های گروهی شرکت نمی کند.در موقع نوشتن امتحانات دست هایش عرق می کند و حتی گاهی از ادامه نوشتن خود داری می کند.تکالیف داده شده را کامل انجام نمیدهد و همیشه در چهره او نگرانی دیده می شود.
 استرس حالتی است که شما در واکنش به فشار دنیاى بیرون (مدرسه، محیط کار،خانواده، دوستان و ...) یا دنیای درون ( تمایل به موفقیت، میل به پذیرفته شدن و ...) احساس مى‌کنید.
استرس واکنش طبیعى افراد در هر سنى است. استرس از غریزه فرد در محافظت از خویش در برابر فشار عاطفى یا جسمى و  مقابله با خطر نشات مى‌گیرد.
در واقع اندکى استرس لازم است. بیشتر ما بدون احساس رقابت نمى‌توانیم در ورزش، موسیقى، کار و مدرسه موفق شده به کمال برسیم. بدون استرس بیشتر ما پروژه‌ها یا کار‌هاى خود را به موقع به پایان نخواهیم رسانید. استرس جزء  زندگی است.
                                    گردآوری اطلاعات (شواهد یک)
این مطلب را با مشاور مدرسه در میان گذاشتم از همکاران سال قبل در مورد او سوال کردم و گفته های من را تایید کردند.اقداماتی که خودشان سال گذشته انجام داده بودند توضیح دادند.با توجه به پیگیری های مدیر و معاون و حتی  مشاور مدرسه دوست داشتم بیشتر در جریان زندگی او قرار بگیرم.چون همین استرس باعث می شد که بعضی از مطالب را که به خوبی یاد گرفته بود فراموش کند با توجه به اطلاعاتی که جمع آوری نمودم تصمیم گرفتم این راه حل را ارائه دهم.در مرحله اول برای آوردن او به جمع او را سرگروه کردم سپس او را به عنوان یاور معلم خودم در کلاس انتخاب کردم ازپدر و مادر او خواستم تا به مدرسه تا در جریان وضعیت او در منزل قرار گیرم.
                       تجزیه و تحلیل و تفسیر داده های اولیه

با توجه به اطلاعات به دست آمده مشخص شد  که زینب مادر خود را از داده  و پدر او مجددا ازدواج کرده است مادر ناتنی او صاحب فرزندی شده که وجود این نوزاد بر نگرانی او افزوده و باعث شده به
خاطر اینکه مبادا محبت پدر از او سلب شود همیشه به فکر بیرون کلاس و اتفاقات منزل باشد تا مبادا حضور او کم رنگ احساس شود.در نتیجه دوستان و هم کلاسی هایش برای او ارزشی نداشتند و همیشه با آنه با حالت خشم و ناراحتی برخورد می کرد.به خاطر نگرانی زیاد دست هایش عرق می کرد و مطالب را فراموش می کرد.چون نمی توانست خود را با شرایط جدید وفق دهد.دفاتر خود را پاره می کرد.من هم هر چه به او نزدیک تر می شدم به خاطر اینکه حالت استرس و هیجانات درونی خود را کمتر بروز دهد از من فاصله می گرفت.اما از زمانی که اطمینان کرد که من می توانم راز دار او باشم با گفتن بعضی از مطالب احساس می کردم دارم به او نزدیک تر می شوم.مثلا اگر نمی توانست با  دانش آموزان امتحان خود را بنویسند در زنگ تفریح منتظر او می ماندم تا امتحان را به پایان برساند.به او اطمینان خاطر می دادم که کی تواند به من به چشم یک حامی نگاه کند.در این مرحله بود که تصمیم گرفتم با کمک مشاور مدرسه به یاری دانش آموزم برسم تا این استرس او را ازانجام وظایفش باز ندارد.
                    انتخاب راه حل یا راه حل های موقتی جهت اجرا
هر چند وقت یک بار جای دانش آموزان را در نیمکت ها عوض می کردم.گروه زینب را همیشه متفاوت انتخاب می کردم تا بیشتر در جریان مسائل اجتماعی دوستان خود قرار گیرد .مخصوصا دانش آموزانی که در منزل بچه ی کوچک تری داشتم.حتی گاهی از آن ها می خواستم از رابطه ی خود با خواهر یا برادر کوچک ترشان با زینب صحبت کنند.برای دوستی با بچه ها گزینه های متفاوتی را پیش رویش قرار می دادم.با مادر زینب نیز در ارتباط بودم و از ایشان خواستم که ازعلایق زینب بیشتر برایم بگوید.حتی از پدر و مادر او خواستم که به فرزند کوچکتر در حضور زینب کمتر محبت شود.یکی از دانش آموزان را که از نظر درسی و انضباطی در سطح  خوبی بود با او همراه کردم که حداقل تکلیفی را که به او می دهم با نظارت او مرتب و خوانا انجام دهد.از او به عنوان یاور معلم در کلاس استفاده کردم که تا حدود زیادی موفقیت آمیز بود چون در مواقعی که ناراحت بود به کنار من می آمد و من با حرف زدن او را آرام می کردم .
                           اجرای راه حل و نظارت بر آن
با توجه به موارد ذکر شده و راه حل هایی که به نظرم رسید که عبارتند از :
 1-انتخاب او به عنوان یاور معلم

2  -تغییر جای زینب           

3-دادن مسئولیت به او

4- برقراری ارتباط عاطفی با او


با توجه به شناختی که از کلاس دارم مورد اول را به عنوان راه کار انتخاب کردم و سپس موارد دیگر را به مرور اجرا نمودم و در این مسیر از نظرات همکاران نیز بهره گرفتم.از وقتی او را سر گروه قرار داددم دیگر ناخن هایش را نمی خورد چون می دانست برای گروه خود باید یک الگو باشد    
                        گردآوری اطلاعات و شواهد دو
در ابتدا با تشکر از همکارانی که باعث شدند که من بتوانم با دانش آموزم رابطه بهتری بر قرار کنم آن ها را در جریان امور انجام شده قرار دادم تا ببینم آیا تغییراتی که من احساس می کنم آن ها نیز متوجه شده اند و یا سوالاتی که از بعضی از دانش آموزان می کردم که آیا آن ها نیز نسبت به رفتار زینب ابراز رضایت می کنند و آیا معاون مدرسه یا مشاور آن را تایید می کردند لذا پس از اطمینان ضمن قدر دانی از همکاران آن ها را نیز در جریان این امر پژوهشی قرار دادم.
                                     ارزشیابی  تاثیر اقدام جدید 
در این مرحله اقداماتی را که انجام شده را تفسیر می نماییم مثلا آیا دفاتر زینب منظم و مرتب شده و یا باز  هم ناخن هایش را می جود؟و یا اینکه در انجام تکالیف ناتوان است؟آیا زمان نوشتن امتحانات باز هم دستش عرق می کند که برگه ی امتحانی اش خیس شود و او از نوشتن باز ماند
                                    ارائه  گزارش و پیشنهاد  
با توجه به مطالب ذکر شده که زینب دانش آموزی بود که همیشه نگران و. مضطرب تکالیفش را به خوبی انجام نمی داد با حالت عصبانیت با بچه ها برخورد می کرد و در رابطه با دیگران دچار مشکل بود ناخن هایش را می جوید و دست هایش عرق می کرد در موقع پاسخ دادن به دروس در اثر استرس زیاد مطالب را فراموش می کرد و همیشه موجب ناراحتی بچه هایی که با او در یک نیمکت می نشتند می شد دوست داشت بیشتر در خانه باشد و در جریان امور خانه قرار گیرد با مادرش لجبازی می کرد و شبها با اضطراب از خواب می پرید در جریان این اقدام پژوهی پیشنهاد هایی برای کاهش بعضی  مشکلات زینب ارائه کردم:
1-انتخاب او به عنوان سر گروه در یکی از دروس
2- محبت والدین به او طوری که این محبت را احساس کند و محبت معلم طوری که باعث نشود دیگر دانش آموزان به فراموشی سپرده شود
3-دادن مسئولیت های متفاوت برای حضور برجسته در کلاس
4-همراه نمودن او با دوستان و همکلاسی های موفق
5-صحبت کردن مشاور مدرسه با بچه ها طوری که مخاطب زینب نباشد
6-ارتباط با ولی دانش آموز برای در جریان قرار گرفتن پیشرفت کار     
                                              
                         

 


ارسال شده در توسط احمد گودرزی